از هر طرف که حساب کنی، کاری که مدعیان خلافت پیامبر بعد از رحلت وی کردند، نامردی محض است! تاریخ را که باور کنی، به بی شرمی و بی تقوایی کسانی که امروز برای جمعی مظهر دین داری هستند ایمان خواهی آورد. کدام دوران و کدام تمدن را سراغ دارید که مردمانش تنها چند ماه پس از رحلت پیامبرشان هیزم به درب خانه دختر وی برده باشند تا "خانه و اهلش را با هم بسوزانند"...

همانها که سقیفه نشین شدند و خواستند که تاریخ را تحریف کنند برای تطهیر خودشان.

      جناب برادران دینی! دوستان اهل سنت! وحدت مان جای خود، اشکالات رفتاری شیعیان زمانه هم قبول اما خدایی! با چه رویی خود را مسلمان می خوانید؟! در حالی که بزرگان فرقه ها تان بارها علنا مورد غضب و لعن پیامبر قرار گرفته اند. در حالی که مورخان مشهورتان کسانی مثل ابوحنیفه و ابو هریره و ته اش بخاری اند که تعارضات و منقولات گفته شد در کتب ایشان خود در اثبات باطل بودن عقاید مربوطه کافی و وافی است.

حیف! بعضی هاتان چه آدم های خوبی هم هستید. خدا حقیقت را برایتان آشکار کند، دوستان!

 


پ.ن: فاطمه پاره تن من است، هر که او را بیازارد مرا آزرده است... محمد نبی(ص)

پ.ن: از دین و مذهب سخن گفتن، مد نیست؟! بی کلاسی است!؟ به نظرت جای اش اینجا نیست!؟ فدای سرم، همین است که هست و من، همین ام که هستم.

پ.ن: برای کسانی که علاقه مند به چگونگی اثبات حقانیت منطقی و تاریخی شیعه نسب به تسنن هستند توصیه می شود، موکدا و فورا، به تهیه و خواندن کتابی با نام شهابی در شب – خلاصه ای از کتاب شبهای پیشاور به تالیف سلطان الواعظین شیرازی – و به تلخیص دکتر توحیدی. انتشارات امید مهر. کتاب را پیدا نکردید تماس بگیرید برایتان می پست ام اش، و بدیهی است که پول اش را نیز خواهم ستاند. تا ریال آخر!