انتظارت منو کشت، توی سالی که گذشت
سلام مخاطب گرامی،
سال نو مبارک. سفره هفت سین داشتی امسال؟ عیدی دادی یا گرفتی؟ همه خوب بودند؟ مهمان ها آمدند و بازار دیده بوسی گرم بود آیا؟... خب خدا را شکر. ان شاءالله همیشه به شادی باشد، به خوشی، بدون غم بگذرد اوقات تان. نمی دانم اهل کجایی! که وضع مردم چطور است آنجا؟ اینجا ولی اما، اوضاع آنقدرها که باید خوب نیست.
راستش چگونه بگویم؟ واژه ها شرم حضور دارند؛ ناتوانند از انتقال این حس، از تبیین آنچه در ذهن و سینه هایمان حبس مانده... نمی دانم چرا هیچ چیز مزه گذشته را ندارد، مردم را می بینی، اما دلت بحالشان می سوزد. خیر سرشان قرار است خوش باشند، شادی کنند، خریدی با دل خوش انجام دهند، دخل مغازه دار ها باید پر پیمان باشد... شاید همه ی این ها هست، ولی کافی نیست. یک جای کار انگار لنگ می زند.
...
+ نوشته شده در پنجشنبه سوم فروردین ۱۳۹۱ ساعت توسط مهدی
|